حسد ویژگی مناطق کوچک
سید حسن فاطمی
یکی از راههای رشد و ترقی، بیان ضعفها در کنار خوبیهاست. بیان خوبیها، برای اعتماد بنفس تأثیرگذار است اما کافی نیست بلکه باید رفتارهای ناشایست را نیز گوشزد کنیم.
برخی ویژگیها مانند فضولی، مسخره کردن، بازی با آبروی دیگران، حسد و ... در روستاها و شهرهای کوچک، بیشتر دیده می شود و به مناطقی خاص اختصاص ندارند. در اینجا تنها به حسادت اشاره می کنیم با این امید که خوانندگان گرامی خصوصیات دیگر را نیز برشمرند.
حسد بیماری ای است که انسانها در هر سن و در هر مکانی ممکن است گرفتار آن باشند اما در مناطق کوچک تر بیشتر مشهود است. راستی فکر کردیم که:
چرا خیلی از مردم در مناطق کوچک، اگر به مالی برسند یا به موفقیتی دست یابند تا بتوانند، تلاش در مخفی کردن آن دارند؟!
چرا وقتی شخصی به موقعیتی خوب از هر نظر دست می یابد، بدگوییها و دشمنیها با او بیشتر می شود؟!
چرا وقتی معامله ای مهم مانند خرید خانه یا زمین صورت می گیرد بعضی در تلاشند با وسوسه های خود یک طرف یا هردو طرف را دلسرد کنند؟!
چرا وقتی می خواهد ازدواجی صورت بگیرد با یک تماس تلفنی، آن را به هم می زنند؟!
چرا برخی بعد از ازدواج هم دست برنمی دارند و از ایجاد کدورت میان عروس و داماد، و میان خانواده های دو طرف، لذت می برند؟!
چرا وقتی جوانی پس از تلاشهای فراوان، زمینه ی استخدام او فراهم می شود، برخی با بزرگ کردن ایرادات گذشته ی او در تحقیقات محلی، سبب رد او می شوند؟!
چرا وقتی در همین وبلاگ، به افرادی شخصیت داده می شود، پیامهای متعدد در بدگویی از آنها در قسمت «نظرات» یا از طریق ایمیل دریافت می کنیم؟!
چرا ...؟!
نمونهها
هنگامی که سلسله مطالبی بسیار جذاب و پرخواننده از جناب دکتر علی صادقی در این وبلاگ داشتیم، پیامهایی در سرزنش ایشان بدستمان رسید و متأسفانه یکی از همشهریان ایمیلی پر از توهین برای ایشان ارسال کرد و دکتر صادقی عین آن ایمیل را برایم فرستاد و اظهار داشت که این پیام دلم را شکست! مگر ایشان با نوشته هایش به حسن آباد توهین کرده بود؟ بعید نیست همین پیامها باعث شد ایشان همکاری با ما را ادامه ندهد.
از موفقیت های متعدد خانم فاطمه سادات فاطمی خبر شدیم و با ایشان مصاحبه ای انجام دادیم. بعضی بجای خوشحالی و تبریک، بدگویی از او را آغاز کردند و پیام می دادند که ادعاهای او نادرست است و ناچار شدیم از او مدرک بخواهیم. وقتی دیدم او تمایل به ارسال مدارک ندارد، احتمال دادم دیگران درست گفته اند و متأسفانه درگیری لفظی با او پیدا کردم. تا اینکه تعدادی از مدارک را فرستاد و در وبلاگ گذاشتیم.
من نیز از ترکش حرفهای ناپسند در امان نماندم. نمی دانم با راه اندازی این وبلاگ، چه ظلمی به حسن آباد کردیم که باید هرچند وقت یک بار فحشی آبدار دریافت کنیم؟! جالب است یکی از همشهریها که به دنبال نقطه ضعف من می گشته و چیزی نیافته بود، در وبلاگی که در شمال ایران اداره می شد و هیچ ربطی به حسن آباد نداشت، کامنت گذاشته بود که: فاطمی سنگ حسن آباد را به سینه می زند اما من هنوز او را در اینجا ندیده ام. آیا این ضعف است یا قوت؟ کاری را که امثال او از زیر بارش شانه خالی کردند، وقتی دیگری از بیرون انجام داد، باید مورد تشویق قرار گیرد اما ...
یادآوری: کم نیستند افرادی که در این مدت، ما و نامبردگان در این وبلاگ را تشویق کردند و قدردانی خود را ابراز داشتند و مورد محبتشان قرار گرفتیم. اینان اکثریت را تشکیل می دهند و آنان که رفتاری ناشایست داشتند، در اقلیتند اما مایلیم شاهد این رفتارها از اساس نباشیم.
روایت هایی در مورد حسد
ـ پیامبر(ص) فرمود: با نعمتهاى خدا دشمنى نکنید.
گفتند: اى رسول خدا، چه کسى با نعمتهاى خدا دشمنى مى کند؟
فرمود: آنان که به مردم حسادت مى ورزند.
ـ پیامبر خدا(ص): از حسادت بپرهیزید؛ زیرا حسنات و نیکیها را نابود می کند، همچنان که آتش هیزم را.
ـ امام على(ع): حسد، درد بى درمان است.
ـ امام على(ع): حسد، اخلاق انسانهای پست و تنگ نظر است.
ـ امام على(ع): حسادت، دام بزرگ شیطان است.
ـ امام على(ع): حسادت، بدترین بیمارى است.
ـ امام على(ع): آفرین بر حسادت! چه عدالت پیشه است! قبل از همه صاحبش را مى کشد !
ـ امام على(ع): ثمره ی حسادت، رنج و بدبختى در دنیا و آخرت است.
ـ امام على(ع): هر که حسادت را رها کند، محبوب مردم شود.
ـ امام على(ع): آنچه حسود [از حسادت خود] مى کشد، برایش بس است.
ـ امام صادق(ع): حسود، قبل از زیان به دیگری، به خود زیان مى زند؛ مانند ابلیس.
ـ امام على(ع): حسود از تقدیر [خدا] خشمگین است.
ـ امام صادق(ع): حسود آسایش ندارد.
ـ امام باقر(ع): حسد ایمان را مى خورد، همان گونه که آتش هیزم را مى خورد.
ـ امام على(ع): حسادت، تن را فرسوده و علیل مى کند.
ـ امام على(ع): حسود، همواره رنجور است.
ـ امام صادق(ع): مؤمن غبطه مى خورد و حسادت نمى ورزد.
روایات فوق برگرفته از میزان الحکمه ج 3، ص 100 به بعد.
توجه: اگر کسی امتیازی داشت و دیگران با دیدن آن امنیاز بخواهند خود را به او برسانند، حسادت نیست بلکه غبطه است و آن هیچ عیبی ندارد چنانکه در آخرین روایت دیدیم. حسادت آن است که انسان دوست داشته باشد که امتیازی از کسی گرفته شود یا سبب ناراحتی او شود.